به گزارش انزلی چه خبر به نقل از خبر ورزشی، محمدمایلی کهن در روزهایی که از نیمکت مربیگری فاصله گرفته، مثل ماهها و حتی یکی دو سال اخیر بیشتر هدفش تکمیل و بازسازی ورزشگاه تختی یا شهید پیشگاه هادیان بوده است.
به گزارش انزلی چه خبر به نقل از خبر ورزشی، محمدمایلی کهن در روزهایی که از نیمکت مربیگری فاصله گرفته، مثل ماهها و حتی یکی دو سال اخیر بیشتر هدفش تکمیل و بازسازی ورزشگاه تختی یا شهید پیشگاه هادیان بوده است. تلاشهای مایلی کهن و اصرار و پیگیری هایش در وزارت ورزش مدتی قبل نتیجه داد و ورزشگاه انزلی که بعد از تخریب سکوهایش نیمه کاره رها شده بود دوباره در دست تعمیر قرار گرفت، اما دوباره این پروژه متوقف شده است. با محمد مایلی کهن سرمربی سابق تیم ملی و کاپیتان سابق پرسپولیس درباره مسایل مختلفی از جمله ورزشگاه انزلی، تیم امید و اظهارنظرش درباره دختر آبی صحبت کردیم که حرفهای او را در زیر میخوانید:
قیر هست، اما قیف نیست
با پیگیریهایی که انجام داده بودیم تقریبا یک ماهی بود که ورزشگاه انزلی داشت لک و لک کنان کار بازسازی اش با دستور آقای سلطانی فر انجام میشد که دوباره جلوی کار را گرفتند. حالا استانداری کار را خوابانده و میگوید که ارتفاع باید استاندارد باشد. من به خاطر این موضوع دوباره حدود پانزده روز است که به انزلی آمده ام و پیگیر این کار هستم. شاید هم باید برویم جلوی استانداری بست بنشینیم تا بالاخره بیایند این کار را انجام بدهند. من در این مدت پیامهایی را برای آقای سلطانی فر فرستادم و ایشان گفتند که علیرغم کمبود اعتبارات دستوران لازم را برای انجام کار دادیم، اما همانطور که گفتم الان استانداری کار را متوقف کرده است. من که کار دیگری جز پیگیری نمیتوانم انجام بدهم و فقط حرص میخورم. به قول معروف قیر هست قیف نیست و قیف هست، اما قیر نیست!
نرفتن به المپیک فاجعه نیست
درباره تیم المپیک ابتدا باید یک مساله اصلی را بگویم. اگر بتوانیم به المپیک برویم و مقام هم بیاوریم که عالی است، اما اگر غیر از این باشد هم میتواند عالی باشد. تیم امید، جوانان و نوجوانان و کلیه تیمهای پایه قبل از اینکه برنامه شان جام آوردن و حضور در المپیک باشد باید تیم ملی بزرگسالان و فوتبال ایران را تغذیه کنند. تا الان هم همینگونه بوده است. تیم امیدی که محمد خاکپور سرمربی آن بود و من هم در آن زمان سمتی داشتم، امروز همان تیم ملی بزرگسالان است. شما بازیکنان آن تیم را ببینید؛ روزبه چشمی، امیر عابدزاده، محمد دانشگر، محمدحسین کنعانیزادگان، علی کریمی، ارسلان مطهری، شاهین ثاقبی، رضا علیاری، احسان پهلوان، میلاد و مهرداد محمدی، مهدی ترابی، فرشید اسماعیلی، محسن کریمی، علیرضا نقیزاده، ماهان رحمانی، علی عبداللهزاده، سردار آزمون و علیرضا جهانبخش بازیکنان این تیم بودند و توانستند تیم ملی بزرگسالان را بسازند. تیمهای امید پشتوانه تیم ملی هستند، باز هم میگویم اگر برویم المپیک و مقام بیاوریم که ایده آل است، اما اگر نرویم فاجعه نیست بلکه مهم این است که تیم امید پشتوانه خوبی برای تیم بزرگسالان باشد.
فرهاد با چه هدفی آمده بود؟
من هم با فرهاد مجیدی و هم با حمید استیلی کار کرده ام و هر دو میشناسم. دیشب هم برنامهای که این دو با هم صحبت و بحث داشتند را ندیدم. اولین موضوع این است که باید ببینیم فرهاد (مجیدی) با چه هدفی به تیم امید آمده بود؟ او وقتی میآمد باید شرایط را بررسی میکرد. ضمن اینکه شرایط فوتبال ما همین است؛ یا نباید بیایید، اما اگر بیایید باید به شرایط تن داده باشید. موضوع این است که فرهاد باید میدانست که شرایط نسبت به گذشته بهتر که نشده هیچ بلکه بدتر هم شده است. من گلهای که از فرهادمجیدی دارم این است که نباید پا پس میکشید.
بهترین نفر خود حمید است
فرهاد میگوید در کارش دخالت میکردند، اما آقای مجیدی در زمینه سرمربیگری کم تجربه است و من معتقدم که باید از آدمهای با تجربه استفاده میکرد. اما حالا که آقای مجیدی استفعا داد طبعا بهترین نفر خود حمید (استیلی) است. او از همان اول با تیم بوده و شاکله تیم را میشناسد و در این مدت با تیم امید زندگی کرده است.
نسلی که ما داشتیم نخبه بودند
امروز خیلی از بچههایی که در زمان ما بازی میکردند (نسل ۹۶ و ۹۸) بهترینهای فوتبال ایران در مربیگری هستند. به نظر من آن یک نسل پر از نخبه بود، نمیگویم اشتباه نداشتیم، اما درصد اشتباهها خیلی کمتر بود. من برای برخی از بچههای آن نسل که قدرشان دانسته نشد افسوس میخورم. یکی از آنها آقای خاکپور است. او واقعا در تیم امید خوب کار کرد، او چقدر برای تیم هزینه کرد و حتی یک ریال به او ندادند. کار ما نخبه کشی شده است.
مگر آدم نیستم که ناراحت نشوم؟
درباره مرگ دختر آبی صحبتی از من منتشر شد و حرفهایی به وجود آمد. میخواهم اینجا یک موضوعی را بگویم. مرگ این دختر مرگ یکی از اعضای خانواده ما بود. انگار این اتفاق برای دختر خود من رخ داده است. هیچ فرقی ندارد. وقتی با من در این باره تماس گرفتند من نمیتوانستم بگویم که اگر دیگر دختران و خانمها را به ورزشگاه راه ندادند بروند همین کار را بکنند. کسی که آدم نباشد دلش از این حادثه آتش نمیگیرد. او یکی از اعضای خانواده ما بوده است، اما من دنبال سیاه نمایی و اهل سیاست نیستم که بخواهم به خاطر افکار و برنامههای سیاسی ام به دختران مملکتم و به بچه هایمان بگویم اگر راهتان ندادند بروید سر خودتان بلا بیاورید.
حرف من این بود و هنوز هم هست؛ بهترین ورزشگاه ما آزادی امکانات لازم برای آقایان هم ندارد. ابتداییترین و اصلیترین مساله سرویسهای بهداشتی است و شما بروید ببینید همین ورزشگاه بین المللی و بهترین استادیوممان چه شرایطی در بازیهای شلوغ پیدا میکند. من معتقدم که این حق خانمها است که به ورزشگاه بروند، زنان ایران در خیلی از مسایل از مردهایش پیش هستند؛ درباره جو استادیوم هم من به شخصه نگران نیستم، ماشالله برخی خانمهای ما از خیلی از مردها در این موارد جلوترند. من دنبال بیان واقعیتها بوده و هستم و قصدم بهرهبرداری از این اتفاقات تلخ و غم انگیز نیست.