ترومن، کارتر و بایدن با امید احیای ملتی آسیب دیده وارد قدرت شدند، اما برنامههایشان بصورت ناگهانی به هم خورد. مانند ترومن و کارتر، بایدن هم با تورم دست و پنجه نرم میکند و هر سه برای متحد کردن حزب دموکرات در شرایطی تلاش میکردند که چپگراها با نکوهش سنتهای دموکراتهای میانهرو، حزب را به چپ متمایل کردند.
رابرت زولیک در وال استریت ژورنال نوشت: ترومن، کارتر و بایدن با امید احیای ملتی آسیب دیده وارد قدرت شدند، اما برنامههایشان بصورت ناگهانی به هم خورد. مانند ترومن و کارتر، آقای بایدن هم با تورم دست و پنجه نرم میکند و هر سه برای متحد کردن حزب دموکرات در شرایطی تلاش میکردند که چپگراها با نکوهش سنتهای دموکراتهای میانهرو، حزب را به چپ متمایل کردند.
در ادامه این مطلب آمده است: درست همانطور که بایدن برای همگام شدن با رویدادهای بین المللی تلاش میکند، تحولات عظیم جهانی ترومن و کارتر را هم وادار به بازنگری در جایگاه آمریکا در جهان کرد. اما عقب نشینی مفتضحانه بایدن از افغانستان، تردیدهایی را درباره صلاحیت او مطرح کرده است. تولیدکنندگان انرژی در جهان قیمتها را افزایش داده اند. صرف نظر از اینکه بایدن به توافق هستهای با ایران دست یابد یا خیر، منتقدان مدعی هستند تلاش آمریکا برای جدا کردن خود از خاورمیانه به واقعیات قدرت در این منطقه ضربه زده است. شرایط مرز جنوبی آمریکا هم نشان دهنده از دست رفتن کنترل بر آن است؛ و اوکراین به احتمال زیاد برای ماهها، اگر نگوییم سالها، میدان جنگی خونین باقی خواهد ماند.
در انتخابات میاندورهای سال ۱۹۴۶، رایدهندگان «ریاستجمهوری تصادفی» ترومن را رد کرده و برای اولین بار بعد از ۱۴ سال اکثریت جمهوریخواه را در کنگره انتخاب کردند. ترومن برای واکنش متناسب با این نتیجه تمرکز خود را بر سیاست گذاشته و برنامههای اقتصادی و اتحادهایی را ایجاد کرد که پایه رهبری جهانی آمریکا را در بقیه قرن بیستم گذاشت. در مقابل، آقای کارتر تلاش کرد تا شکستهای اقتصادی و بینالمللی را جبران کند، اما مشکلات مستمر به نوعی انحراف از مسیر منجر شد.
سخنرانی آقای بایدن در ماه مارس نشان داد که کاخ سفید مطمئن نیست چگونه با شرایط تغییریافته سازگار شود. قبل از پرداختن به فهرستی از طرحهای داخلی کهنه و رد شده، بایدن تلاش برای جلب حمایت آمریکاییها برای دفاع از اوکراین، سخنان خود را آغاز کرد – که به نظر میرسید بیشتر به جلب رضایت جناح چپ حزبش، و نه کل ملت، علاقهمند باشد.
آقای بایدن فرصتهای دیگری برای مهندسی چرخشی به سبک ترومن خواهد داشت. در زمان بروز چنین فرصتهایی، او باید توضیح دهد که چگونه رویدادهای دراماتیک جهان را تغییر داده اند و چرا او نیز در حال تغییر است. پیام جدید او میتواند بر سه پایه استوار باشد:
اول، ایالات متحده باید سرمایه گذاریهای نظامی خود را افزایش دهد. دولت پیشنویس بودجه دفاعی خود را قبل از تهاجم روسیه به اوکراین تهیه کرده، اتفاقی که چشمانداز امنیتی اروپا را تغییر داده. بایدن اکنون باید تعهدات جدید خود را با استراتژیهای به روز تطبیق دهد. اوکراینیها برای دفاع از خود به سلاح و فناوری نیاز دارند. ایالات متحده به طرحهای جدیدی برای دفاع روبه جلو در سراسر اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام نیاز دارد. پیمانهای مربوط به سلاحهای هسته ای، موشکها و نیروهای آمریکایی در اروپا قدیمی هستند. دولت به فناوریهای مدرن و مفاهیم جدید واکنش منعطف، همراه با تمایل به مذاکره نیاز دارد تا هرگز از سلاحهای کشتار جمعی – از جمله حملات سایبری فاجعهبار – استفاده نشود.